افر. [ اَ ] (ع مص ) سخت دویدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). دویدن . (المصادر زوزنی ). و رجوع به نشواللغة ص 19 شود. || سبکی و چالاکی نمودن در خدمت . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || دفعکردن و راندن و جستن . (آنندراج ). دفع کردن و راندن .(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || سخت جوش زدن دیگ . || سخت شدن گرما. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اَفَر. (آنندراج ). || نشاط کردن شتر و فربه شدن بعد از مشقت و لاغری . اَفَر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). نشاطی شدن و فربه شدن شتر از پس لاغری . (المصادر زوزنی ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.