افترار. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) نرم خندیدن و لب شیرین کردن از خنده . (آنندراج ). نرم نرمک خندیدن و لب شیرین کردن از خنده . (ناظم الاطباء). دندان برهنه کردن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). تبسم کردن و خوش خندیدن . یقال : «افترّ عن ثغر کالبرد». (از اقرب الموارد). || ظاهر شدن . (یادداشت بخط مؤلف ). || درخشیدن تندر. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). درخشیدن برق . (از اقرب الموارد). || بو کردن چیزی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بوئیدن چیزی را. (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.