اغریض . [ اِ ] (اِ) تازه و سپید از هر چیزی . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (ازآنندراج ). هر چیز سپید تازه . کل ابیض طری . (اقرب الموارد). || شکوفه . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). شکوفه ٔ کاردو. (مهذب الاسماء). شکوفه ٔ نخستین خرما. طلع. (از اقرب الموارد). || نوباوه . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || قطره ٔ بزرگی که چون بیفتد مانند بیخهای تیر بنظر آید. ج ، اغاریض . (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.