اغذاذ. [ اِ ] (ع مص ) شتافتن در رفتار. یقال : اغذ السیر و فیه اغذاذاً. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). تیز رفتن . (یادداشت بخط مؤلف ). || روان شدن ریم از زخم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). روان گردیدن چرک از جراحت : اغذ الجرح ؛ سال ما فیه . (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.