اغثر. [ اَ ث َ ] (ع ص ، اِ) نادان و فرومایه از مردم . مؤنث : غَثراء. ج ، غُثر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). نادان . (از اقرب الموارد). || تیره ای که بسبزی زند. (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). آنچه رنگی نزدیک به غُثرَة دارد. ما لونه الغثرة و هو قریب من الاغبر. و هی غَثراء. ج ، غُثر. (از اقرب الموارد). || گلیم بسیارپشم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). گلیمهایی که پشم بسیار دارد. ماکثر صوفه من الاکسیه . (از اقرب الموارد). || چغزلاوه . (منتهی الارب )(آنندراج ). (ناظم الاطباء). طُحلُب . (از اقرب الموارد). || بسیار از هر چیزی . || مرغی است آبی درازگردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مرغی است درازگردن . (از اقرب الموارد). || شیر بیشه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). شیر بیشه بجهت رنگ آن . (از اقرب الموارد). || گرگ بخاطر رنگ آن . (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.