اعشی . [ اَ شا ] (ع ص ) شب کور. آن که شب و روز کم بیند، یا نابینا و منسوب به آن اعشوی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بمعنی شب کور نیز آمده و آنکه شب و روز کم بیند. (آنندراج ). شبکور. و انثی عشواء. (مهذب الاسماء نسخه ٔ خطی ). شبکور. (شرفنامه ٔ منیری ) (مؤید الفضلاء). شبکور نیز آمده است . (از منتخب از غیاث اللغات ). آن که شب و روز کم بیند. و گویند: آن که در روزبیند و شب نبیند و تأنیث آن عَشْواء و منسوب بدان عَشَوی ّ و ج ، عُشْی . (از اقرب الموارد) :
تا مهر کرد روشن از خاکپای او چشم
شد ماه روزکردار گرد کسوف اعشی .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.