اعرض . [ اَ رَ ] (ع ن تف ) عریض تر. پهن تر. پرپهناتر. مقابل اطول . نعت تفضیلی از عرض . (یادداشت بخط مؤلف ): و القبرسی [ من اکتمکت ] شبیه بالیمانی الا انه اعرض و الی الطول ماهو... (ابن البیطار). حکی اصمعی عن ابیه قال : مارأیت اعرض زنداً من الحسن [ حسن بصری ] کان عرضه شبراً. (ابن خلکان ). و یقال : اعرض من الدهناء.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.