اعذاء. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ عِذی ، بمعنی کشت دشتی که از باران آب خورد. دیم . دیمی . (از منتهی الارب ) (از معجم البلدان ذیل کلمه ٔ ذره ): و زروعها اعذاء و یسمون الاعذاء العثری و هو الذی لایسقی . (معجم البلدان ذیل کلمه ٔ ذره ). و زروعهم و مباطخهم اعذاء. (معجم البلدان ذیل بغ شور). و زروعها [ زروع فلسطین ] اعذاءالا نابلس فان بها میاهاً جاریة. (یادداشت مؤلف ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.