اعتدار. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) نیک باریدن باران . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). باریدن باران به آن اندازه که سیلان و جریان یابد. (از اقرب الموارد). || بسیار شدن آب . (منتهی الارب ). فراوان شدن آب در مکانی . (از اقرب الموارد). || تر و سیراب گردیدن جای از آب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). تر شدن جای از آب باران . (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.