اعتجار. [ اِ ت ِ ](ع مص ) معجر افکندن بر سر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). معجر پوشیدن زن . (از اقرب الموارد). معجر برافکندن زن . (تاج المصادر بیهقی ). || دستار بی زیر حنک بستن . (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء). عمامه بستن بدون آویزان کردن بدور گردن . و برخی گویند: عمامه بسر بستن . (از اقرب الموارد). دستار بر سر بستن . (المصادر زوزنی ). || بچه آوردن زن بعد نومیدی . و با «باء» متعدی شود. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). دختر یا پسر زاییدن پس از نومیدی از بچه . (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.