اظفور. [ اُ ] (ع اِ) ناخن انسان . (از متن اللغة). ناخن . ج ، اظافیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (مهذب الاسماء) (قاموس عصری انگلیسی بعربی ) . ظُفر، یقال : بینهما قیس اظفور. ج ، اظافر. (اقرب الموارد). || کمان . ج ، اظافیر. (از متن اللغة). || ریزه هایی که بر شاخ درخت انگور پیچیده گردد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || ناخن گیر. مقص الاظافر یا مقراض . (قاموس عصری عربی به انگلیسی ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.