اطعمه . [ اَ ع ِ م َ ] (اِخ ) احمد اطعمه ٔ شیرازی . از شاعران بود و چنانکه حبیب اﷲ اصفهانی در مقدمه ٔ دیوان بسحاق اطعمه یادکرده دیوانی داشته است که در میان مردم متداول بوده ولی شعر بسحاق را بر شعر احمد اطعمه ترجیح داده است . صاحب الذریعه نوشته است که اشعار وی در مجمع الفرس بسیار آمده است . رجوع به الذریعه قسم 1 از ج 9 ص 57 و همان جلد ص 135 و مقدمه ٔ دیوان بسحاق اطعمه شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.