اطرة. [ اُ رَ ] (ع اِ) پَی که بر سوفار تیر پیچند. || تندی گرداگرد حشفه . || گوشت گرداگرد ناخن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). زه بن ناخن . (غیاث اللغات ) (بحر الجواهر) (مهذب الاسماء). || طرف رگ ابهر. || خاکستر مخلوط به خون که بدان دیگ شکسته را لیسند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ج ، اُطُر. || کناره ٔ سرخی لب ببروت موی . (مهذب الاسماء). || چیزی که در درون آن طعام گذارند. (یادداشت مؤلف ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.