اضهال . [اِ ] (ع مص ) اضهال نخل ؛ پدید آمدن رُطب آن . (از اقرب الموارد). رطب آوردن خرمابن و رطبناک گردیدن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). رطبناک گردیدن خرمابن و رطب آوردن آن . (آنندراج ). || اضهال بُسر؛ رطب شدن گرفتن غوره ٔ خرمابن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). پخته شدن خرما. (از تاج المصادر بیهقی ). پدید آمدن ارطاب در بُسر. (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.