اصغران . [ اَ غ َ ] (ع اِ) تثنیه ٔ اصغر (در حالت رفع). دو خردتر. || کنایه از دل و زبان . (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (مهذب الاسماء). زبان و دل . (السامی فی الاسامی ). یقال : المرء باصغریه ؛ ای بلسانه و قلبه . (مهذب الاسماء). قلب و لسان . و منه المثل : المرء باصغریه . (اقرب الموارد). اصغرین . و رجوع به اصغرین و اصغر شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.