اصبحی . [ اَ ب َ حی ی ] (ع ص نسبی ، اِ) تازیانه ، و آنها عبارت از تازیانه های اصبحیه اند نسبت به ذواصبح یکی از ملوک یمن از حمیر. (از تاج العروس ) (منتهی الارب ). تازیانه ، نسبت به ذواصبح و او یکی از تبابعه ٔ یمن از نیاکان امام مالک بن انس بود و امام مالک یکی از ائمه ٔ مذاهب بشمار میرفت . (از اقرب الموارد). تازیانه . (مهذب الاسماء).
- سوط اصبحی ؛ یکی از تازیانه های اصبحیة.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.