اصافر. [ اَ ف ِ ] (اِخ ) کوههااند. (منتهی الارب ) . ج ِ اصفر محمول بر احوص و احاوص و آن پشته هایی بود که پیامبر (ص ) در راه بدر از آنها گذشت . و بقولی اصافر چندین کوه گرد هم آمده است که بدین نام خوانده شده اند و علت تسمیه ٔ آنها اینست که کوههای مزبور تهی هستند، چه صَفَر بمعنی خلو است ، و کثیر دراین شعر اصافر را بدین معنی آورده است :
عفا رابغ من اهله فالظواهر
فاکناف هرشی قد عفت فالاصافر.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.