اصار. [ اِ] (ع اِ) میخ طناب . (اقرب الموارد). میخ طناب خیمه .(منتهی الارب ) (آنندراج ). اصارة. ایصر. || حشیش . (اقرب الموارد). گیاه . (منتهی الارب ). اصارة. ایصر. || رسن کوتاه که بدان دامن خیمه به میخ بربندند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). رسن که دامن خیمه با میخ بدان بندند. ج ، اُصُر. (مهذب الاسماء). || زنبیل . || گلیمی که در آن گیاه پر کرده آرند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). ج ، اُصُر، آصرة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.