اشک . [ اَ ] (اِخ ) هفدهم یا وُنن اول . یکی از پسران فرهاد چهارم بود که تحت الحمایه ٔ قیصر روم بودند و در دربار وی بسر میبردند. پس از کشته شدن ارد دوم چون از شاهزادگان اشکانی کسی نبود بر تخت نشیند، مجلس مغستان کسی نزد قیصر فرستاد و خواست ونن بزرگترین پسر فرهاد چهارم را به ایران بفرستد تا بر تخت نشیند. اگوست با بشاشت این پیشنهاد را پذیرفت زیرا انتخاب وی بسلطنت بر ابهت و جلال قیصر در انظار ملل و مردمان آن روز می افزود. ولی پس از آمدن ونن به ایران دیری نگذشت که نجبا از وی ناراضی گشتند و گذشته از اینکه وی به اخلاق رومی عادت کرده بود و برخی از یونانیها را که با خود آورده بود، بر ایرانیان در انتخاب مشاغل بزرگ ترجیح میداد، پارتیان سلطنتی را که تحت الحمایه ٔ قیصر بوده ، لطمه ٔ بزرگی به حیثیت دولت بزرگ پارت میدانستند، از این رو اردوان را بتخت سلطنت دعوت کردند و او پس از دو جنگ پیروز شد و ونن به سلوکیه گریخت و سپس پادشاه ارمنستان شد. سلطنت وی را از 8 تا 17 م . میدانند. (از ایران باستان صص 2391 - 2393). و رجوع به صفحات مزبور شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.