اشمار. [ اِ ] (ع مص ) همه ٔ پستان ناقه را بستن . || شتابانیدن آنرا.(منتهی الارب ). شتابانیدن کسی را. (المنجد). || آبستن کردن فحل ، ناقه را. آبستن گردانیدن شتر،ماده شتر را. (منتهی الارب ) . || درنوردیدن . یقال : اشمره بالسیف ؛ ادرجه . (منتهی الارب ). اشمره بالسیف ؛ ادرجه . (المنجد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.