اشغل . [ اَ غ َ ] (ع ن تف )درکارتر. مشغول تر. شُغِل َ عنه بکذا (بصیغه ٔ مجهول )؛یعنی از آن بدین سرگرم شد و گویند: ما اشغله (بصیغه ٔ تعجب ) و این شاذ است زیرا از مجهول صیغه ٔ تعجب بنانمیشود زیرا بصیغه ٔ اسم مفعول است و تعجب از فعل فاعل است . همچنین صفت تفضیل هم مانند تعجب است در کلیه ٔ احکام و بنابراین «هو اشغل من ذات النحیین » که از امثال سایره است شاذ است . (از قطر المحیط). و هم در مثل : اشغل من مرضع بهم ثمانین نیز آمده است . رجوع به احمق راعی ضأن ثمانین در مجمع الامثال میدانی شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.