اسکندر عمون . [ اِ ک َ دَ ع َم ْ مو ] (اِخ ) اسکندربن انطون عمون . عالم حقوق و ادب . مولد او دیرالقمر (لبنان ) است و در مصر سکونت گزید و مناصب متعدد یافت و متولی وکالت محکمه ٔ ملی مصر، و سپس وکیل عدلیه گردید. و در عهد حکومت عربی دمشق بدانجا خوانده شد (1337 هَ . ق .) و متولی وزارت دادگستری گردید و بدانجا بیمار شد و بقاهره بازگشت و هم بدانجا درگذشت (1338). او را مباحث بسیار و شعر است و از زبان فرانسه کتاب الرحلةالعلمیة فی قلب الکرة الارضیة را ترجمه کرده و بطبع رسیده . و تاریخ الجبرتی را بیاری بعضی دوستان خود بفرانسه ترجمه کرده است . وی نیکوسیرت و وطن دوست و نسبت بمصالح مملکت خود غیور بود. (اعلام زرکلی ج 1 ص 100). و رجوع بمعجم المطبوعات (کلمه ٔ عمون ) شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.