اسپند. [ اِ پ َ ] (اِخ ) (میرزا...) یا (امیر...) ابن قرایوسف . وی بعد از فوت پدر قلعه ٔ بایزید را در حوالی رود ارس که نفایس بیشمار و ذخیره های بسیار قرایوسف بدانجا بود، بتصرف درآورد و بعضی از مردم خودرا در آنجا مضبوط کرد و در این زمان شاهرخ میرزای تیموری کمند همت بر کنگره ٔ تسخیر قلعه ٔ بایزید انداخته بیست وسوم جمادی الاول سال 824 هَ . ق . در حوالی آن حصار نزول اجلال فرمود و کس فرستاد کوتوال را به اطاعت و انقیاد دعوت کرد و آن مردم از تسلیم قلعه سر باززده لشکر قیامت اثر، آغاز افروختن نیران جنگ و انداختن تیر و سنگ کردند و محصوران بعزم ممانعت و محاربت پیش آمده زمان کوشش از صباح تا نماز دیگر امتداد داشت ودر آخر همان روز که بحقیقت وقت غروب آفتاب دولت مخالفان بود، جنود ظفرورود رخنه ها در دیوار باغ بایزید انداخته بتأیید الهی پیکر فتح و ظفر جلوه گر گشت و غنایم بسیار نصیب چریک ظفرشعار شده رایت آفتاب اشراق به صوب ییلاق الاباغ در حرکت آمد. (حبیب السیر جزو3 ازج 3 ص 197 و 198). و رجوع به مجالس المؤمنین شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.