اسپارت . [ اِ ] (اِخ ) اسپارته . اسپارتا. لاسدمون . شهر مشهور باستانی در شبه جزیره ٔموره . این شهر مرکز و پایتخت خطه ٔ لاکونیا واقع در منتهای جنوبی شبه جزیره ٔ مذکور است و در محلی ناهموار و کوهستانی در ساحل نهر اوروتاس جای دارد. اهالی دلاور و ساده منش آن از آرایش و پیرایش بیزار بودند، فقط چند پرستشگاه مخصوص به بتهای خود و یک میدان اسب دوانی در خارج دروازه ٔ شهر داشتند. در نزدیکی این شهر پرتگاهی موسوم به باراترون بود. اسپارتی ها اطفال سقطشده و علیل و ناتوان را در آنجا می افکندند. گویند این شهر را پادشاهی مسمی به اسپارتون در سنه ٔ 1880 ق . م .بنا نهاده و لاکدمون که یکی از احفاد این پادشاه بوده در نزدیکی شهر قدیم ، محله ای بزرگ موسوم به لاکدمونه بنا کرد و بمرور زمان شهر وسعت یافت و هر دو بهم وصل شد و از این رو این شهر را گاه اسپارته و گاه لاکدمونه می گفتند. ابتدا پانزده تن از اعقاب اسپارتون مزبور حکومت کرده اند. (اسامی آنان در ذیل ذکر خواهد شد). سپس در سال 1190 ق . م . هرکولیها و دوریالیها اسپارت را متصرف شدند. در این هنگام رئیس آنان آرستوم زمام امور را در دست گرفته حائز عنوان سلطنت گردید. بعداز وفات وی دو پسر توأمان وی به اشتراک حکمرانی و فرمانفرمائی میکردند، نام یکی پروکلیس و دیگری اُریستن بود. بعد از این دو همیشه امر سلطنت را دو تن از نژاد آن دو به اشتراک اداره میکردند. در تاریخ 898 ق . م . کودکی خاریلائوس نام از نژاد پروکلیس بحکومت رسید و ازین رو عموی وی لیکورگوس را نایب السلطنه کردند و او حکیمی بود و قانونی برای اسپارتیها وضع کرد که مبنی بود بر محدودیت حقوق دو سلطان و ضمناً حکومت را بشکل یک جمهوری نظامی درآورد. قانون لیکورگوس قانون نظامی شدیدی میباشد. در موقع ضبط و تسخیر اسپارت بدست هرکولیان و دوریالیان دسته ای از اسپارتیان قدیم که از آخائیان محسوب میشدندبه ربقه ٔ اطاعت درآمده مالیات و سپاهی میدادند و جمعی برعکس قبول اطاعت نکرده مغلوب و اسیر شده بودند واز این رو اهالی اسپارت به سه طبقه : حاکم ، محکوم و برده منقسم میشدند. در مائه ٔ هفتم و ششم ق . م . اسپارتیها بنای محاربه را با اهالی مسینیا گذاردند. این شهر در انتهای جنوب غربی شبه جزیره ٔ موره واقع است . محاربه مدت مدیدی ادامه داشت عاقبت بفیروزی اسپارتیان خاتمه پیدا کرد. اهالی را اسیر و دستگیر کردند مگر کسانی را که به جزیره ٔ صقلیه (سیسیل ) فرار کرده بودند.سپس کینوریا را که در جنوب شرقی موره واقع شده ضبط کردند و نیز قسمت اعظم آرکادیا واقع در وسط همان شبه جزیره را بدست آوردند و تدریجاً به تمام موره استیلا یافته بنوعی حق الریاسة بر بعض شهرهای بزرگ مستقل مانند آرگوس هم نایل گشتند. این مقدمات موجب آن شد که بنای رقابت با آتنی ها را بگذارند و اینان در آن سوی یونان میزیستند و از حیث بحریه بر اسپارتیها تفوق داشتند. این رقابتها موجب جنگهای موره شد و در این مجادلات پیروزی نصیب اسپارتی ها گردید و شهر آتن را تسخیر و ضبط کردند، در نتیجه تمام یونان زیر نفوذ اسپارتیان درآمد. اما آنان قانون لیکورگوس را رعایت نکرده به عیش و عشرت پرداختند و در نتیجه آتنی ها و اهالی تیبه و مردم دیگر جهات آن سرزمین بکمک و تشویق ایرانیان بنای شورش را گذاردند. در این هنگام اسپارتیها بموجب عهدنامه ای جزائر و مستملکات ساحلی آناطولی را به ایران واگذار کرده یونان زمین را مخصوص به خویش ساختند، سپس دلاوری موسوم به اپامینونداس از تیبه ظهور کرد و پس از استرداد استقلال وطن خود مسینیا و آرکادیا رااز چنگ اسپارتیان درآورد و نزدیک بود که خود اسپارت را هم به تصرف درآورد اما اجل امانش نداد و در نتیجه اسپارتیها توانستند فقط استقلال خود را حفظ کنند.
در همین اوان اسکندر کبیر خروج کرده تیبه را ویران و اسپارت را ضبط کرد. پس از وفات اسکندر اسپارت داخل اتحادیه ٔ آخائیا شد. این اتحاد در شبه جزیره ٔ موره از طرف هیئتی بوجود آمده بود. بالاخره بسال 146 ق . م . اسپارت بدست رومیها افتاد و به ایالت اخائیا ملحق شد. در موقع انقسام روم اسپارت سهم امپراطور شرق یعنی قسطنطنیه شد و مرکز ایالت موره گشت . بهنگام فیروزی اهل صلیب یعنی 1204 م . در اینجا یک پرنس نشین (امارت ) تشکیل شده بود که تحت تسلط شاهزاده ای از نسل پالئولوگ ها درآمد و او حائز عنوان دسپوتی اسپارت گردید. بالاخره در 864 هَ . ق . ابوالمغازی سلطان محمدخان ثانی این قطعه را فتح کرد و ضمیمه ٔ ممالک عثمانیه ساخت ولی پس از سه سال شاهزاده ٔ ریمینی سجسموند این خاک را ضبط کرد و بسوخت و تخریب کرد. بار دیگر این خرابه بدست عثمانیان افتاد و از انقاض آن قصبه ٔ میستره را بوجود آورده مرکز لوا قرار دادند. عده ٔ نفوس اسپارت باستانی قریب 32000 تن بوده اما در حال حاضر 5800 تن سکنه دارد.
سلاطین قدیم اسپارت از این قرارند:
اسپارتون 1880
للکس 1742
میلس 1680
اوروتاس 1631
لاکدمون 1577
آمیکلاس 1480
ارگالوس __
کینورتاس 1415
اومالوس __
هبپونون __
تیندار1328
منلاس 1280
اورست 1240
نیسان 1220
آرستودم 1190
پروکلیس 1186
سوئوس از 1142
اریپون
پریتانیس تا 986
اوتوم 986
پونیدکت 907
خاریلائوس (کودک )
898
نایب السلطنه از 898
لیکورگوس تا 879
لسفاندر809
تئوپومپ 770
زوکیسدام 723
آناکسیدام 690
آگاسیکلیس 605
آمستون 597
آرخیدامنوس اول 466
آجیس اول 427
آجسیلاس 400
آرخیدامنوس دوم 361
آجیس دوم 338
ودامیداس اول 330
اکلیداس 234
تئونیدس اول __
فلیؤمبروت اول __
لیکورگوس 219
ماخانیداس 210
تابیس
از 205
تا 192
اوریستن
آجیس
1186
اخسترات
دوریسوس
دوریسوس 986
آجسیلاس 957
آرخلائوس 909
تلکل 853
آلکامن 813
بولیدور776
اوریکرات اول 724
آناکساندر687
اوریکرات دوم 652
لیون 645
آناکساندرید597
کلئوت اول 519
دمارات 520
لئوتیخید492
پاوسانیاس 480
(نایب السلطنه )
پلستواناس 466
پاوسانیاس 409
آجسیپولیس اول 397
کلئوبروت ثانی 380
آرتاس اول 309
امروتاتوس 265
آرتاس دوم 264
لئونیداس دوم 257
کلئومروت ثالث 243
کلئومن ثالث 238
آجسیپولیس ثالث 219
اسپارت را نخست مردم دُریس بنا نهادند. محیط شهر قریب 8 یا 9 هزارگز بود و چون مردم آن به معماری و مجسمه سازی توجه بسیار نداشتند در ابنیه و عمارات با آتن همسری نمی توانستند کرد. تعداد مدنیون اسپارت به 32000 میرسید و این عده خود 340000 بنده و تحت الحمایه داشتند. اسپارت در نتیجه ٔ حکومت اشرافی و مقتدر خویش بر مسه نیا غالب آمد و سرانجام تمام شبه جزیره ٔ پلوپونزوس را تصرف کرد و بالاخره بر آتن نیز مسلط شد ولی همین تسلط موجب ضعف آن گردید و امروز از اسپارت جز ویرانه ای چند بر پای نیست . (لغت نامه ٔ تمدن قدیم ذیل کلمه ٔ اسپارتا).