اسود. [ اَ وَ ] (اِخ ) ابن ابی کریمة. شاعر عرب . وی در اشعار خود کلمات فارسی آورده است :
لزم الغرّام ثوبی
بکرة فی یوم سبت ِ
فتمایلت علیهم
میل َ زنجی بمست
قد حسا الداذی صرفاً
او عقاراً پایخست
ثم ّ کفتم ذو زیادِ
ویحکم اِن خرّکفت
اِن ّجلدی دبغته
اهل صنعاء بجفت
و ابوعمرة عندی
ان ّ گوریذ نمست
جالس اندر مکناد
ایا عمدِ بنهست .
رجوع به البیان و التبیین چ سندوبی ج 1 ص 132 و 149 و تاریخ سیستان حاشیه ٔ ص 213 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.