اسلم . [ اَ ل َ ] (اِخ ) ابن سدرة. حکایت کرده اند که سه تن از طی در بقعه ای اجتماع کردند و آن سه ، مرامربن مرة و اسلم بن سدرة و عامربن جدرة باشند. ایشان خط را وضع کردند و هجای عربی را با هجای سریانی قیاس کردند و آن خط را بقومی از مردم ابعار تعلیم کردند. (عقدالفرید چ محمد سعید العریان ج 4 ص 242). و رجوع به الوزراء و الکتّاب ص 1 و سبک شناسی ج 1 ص 92 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.