اسفزاری . [ اَ / اِ ف َ / ف ِ ] (اِخ ) (خواجه امام ) مظفر اسفزاری . یکی از اعاظم منجمین . و اوست که با عمر خیام و جماعتی دیگر از اعیان منجمین در سنه ٔ 467هَ .ق . بفرمان سلطان ملکشاه سلجوقی رصد معروف ملکشاهی را که رصد جلالی نیز گویند بستند، و ابن الاثیر در حوادث سنه ٔ 467 هَ .ق . ازو به «ابوالمظفر اسفزاری » تعبیر کرده است . (تعلیقات چهارمقاله ٔ عروضی ص 228).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.