اسرار. [ اِ ] (ع مص ) پوشیدن . (منتهی الارب ). پنهان کردن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ) (مجمل اللغة). || ظاهر کردن .(منتهی الارب ). آشکار کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (مجمل اللغة). پیدا کردن . || رسانیدن : اسر الیه حدیثاً؛ رسانید به وی سخن را. (منتهی الارب ). رسانیدن سخن بکسی بسرّ : و اذ اسرّ النبی ُ الی بعض ازواجه حدیثاً فلما نبأت به و اظهره اﷲ علیه عرف بعضه و اعرض عن بعض فلما نبأها به قالت من انبأک هذا قال نبأنی العلیم الخبیر. (قرآن 3/66). || در میان نهادن راز خود با کسی : اسرّ الیه بسرّه ؛ در میان نهاد با وی راز خود را. (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.