اسد. [ اَ س َ ] (اِخ ) ابن یزید شیبانی . یکی از امرای خلفای عباسی . وی در زمان هارون الرشید در سنه ٔ 185 هَ .ق . پس از فوت پدر والی موصل و آذربایجان و ارمنیه شد و در سایه ٔ دلیری و کاردانی مورد اعتماد امین خلیفه ٔ عباسی گردید ولی در سال 196 هَ .ق . بعلت تسامح در امر سوق عساکر بجانب طاهربن حسین و پیشنهاد شرایط متعدده در قبول آن مهم خلیفه بر وی برآشفت و بزندان فرستاد و پس از چندی آزاد شد. (قاموس الاعلام ترکی ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.