اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن مهران بن عبدالرحمن مولی قریش ، پدر یعقوب بن ابی یعقوب و بقولی اسحاق بن ابراهیم . وی از ابن مهدی و یحیی القطان و غندر و عبدالوهاب الثقفی روایت دارد و ابومسعود و سمویه و پسر او یعقوب از وی روایت دارند. (ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 215).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.