اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن جریربن یزیدبن جریربن عبداﷲ بجلی کوفی . مکنی به ابی یعقوب . شیخ طوسی او را در عداد اصحاب صادق (ع ) شمرده است . و در برخی نسخ رجال ، شیخ او را از واقفیان خوانده و گوید از امام کاظم (ع ) روایت دارد و در برخی نسخ دیگر رجال ، جریر به حَریز تبدیل شده ، نام او در فهرس شیخ و معالم العلماء ابن شهرآشوب آمده است و در رجال نجاشی اضافه کرده گوید: کتابی دارد و آنرا اصحاب ما از وی نقل کرده اند. رجوع به تنقیح المقال ج 1 ص 112 و 113 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.