استیداف .[ اِ ] (ع مص ) قطره قطره چکانیدن پیه را. (منتهی الارب ). بچکانیدن . (زوزنی ). چکیدن خواستن . (تاج المصادر بیهقی ). || بازکاویدن از خبر. || فراهم کردن زن نطفه ٔ مرد را در زهدان . || باز کردن سر ظرف و مطلع شدن . سرگشادن آوند شیر را و مطلع شدن : استودف لبناً فی الاناء. || دراز گردیدن گیاه . (منتهی الارب ). || چکیدن .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.