اسالم . [ اَ ل ِ ] (اِخ ) یکی از کوههای سراة که بنوقسربن عبقربن انماربن نزار بدانجا فرودآمدند و اعم ّ اشهر آنست که آن قسر است و نام وی مالک بن عبقربن انماربن اراش بن عمروبن الغوث بن نیت بن مالل بن زیدبن کهلان بن سبأبن یشجُب بن یعرب بن قحطان است . (معجم البلدان ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.