ازدهاف . [ اِ دِ ] (ع مص ) برگشتن . میل کردن . روی برگردانیدن . || دروغ گفتن . || بسیار گفتن . || بلند کردن آواز. || شتافتن . شتاب نمودن . || بتکلف افزودن در سخن . || بدرشتی و عنف در شدن . سختی و درشتی نمودن در سخن . || نزدیک مرگ رسیدن . || برداشتن . || سبک بردن . (منتهی الارب ). ببردن . (تاج المصادر بیهقی ). || شتابانیدن . شتاباندن . || افکندن ستور کسی را. (منتهی الارب ). || هلاک کردن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ). || بسخن باطل کردن سخن کسی را. || دشمنی ورزیدن . (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.