ارماء. [ اِ ] (ع مص ) ربا دادن . || افزون کردن . || انداختن . (منتهی الأرب ). افکندن . بیوکندن . (زوزنی ). || ارماء از فَرَس ؛ فرودافکندن از اسب . اِلقاء. || ارماء بر ستین و غیره ؛ افزون شدن بر شصت و جز آن . (از منتهی الأرب ). || ارماء ببلاد؛ بیرون آوردن کسی و دور انداختن او از وطن . (از منتهی الأرب ). || نزدیک گردیدن به . (از منتهی الأرب ). || افزون شدن . (زوزنی ). زیاده شدن : اَرْمَاءَ علی مِاءة؛ زیاده شد بر صد. (منتهی الأرب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.