ارل . [ اُ رُ / اَ رَ] (اِخ ) (ذو...) ابوعبیده گوید ارل کوهی است بسرزمین غطفان مابین آن و عذره ... و نابغه ٔ ذبیانی راست :
و هبّت الریح من تلقاء ذی ارُل
تُزجی معالصبح من صُرّادها صرما.
و نصر گوید: ارل از بلاد فزارة است مابین غوطه و جبل صبح که از جانب حره ٔ لیلی بر مَهب شمال نهاده است و گفته است ذوارُل در دیار طی آبگیری است که آب باران در آن جمع میشود. (معجم البلدان ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.