ارفحشد. [ اَ ف َ ش َ ] (اِخ ) ارفخشد . ارفخشذبن سام بن نوح بن لامک بن متوشلخ بن اخنوخ بن ادریس بن ماردبن مهلائیل بن قینان بن انوش بن شیث بن آدم : سام را هفت پسر بودند، نام ایشان ارفخشدو... ارفحشدبن سام [ را ] پسر سالح بود و نسب رسول اکرم را (بسی و شش واسطه )بدو رسانده اند. ارفخشد نور بیاورد [ سام ] تابوت و نور بدو سپرد و او قبول کرد و ارفخشد مرغانه را بزنی کرد و عابر ازو بیامد و او هودالنبی بود. رجوع به فهرست مجمل التواریخ و القصص شود. در قاموس کتاب مقدس آرد: ارفکشاد (قلعه ٔ کلدانیان ) و ارفکشادبن سام و جدّ عابر بود و موافق قول یوسیفوس اول و مبداء کلدانیان است که نسب نامه ٔ ایشان بدو منتهی شود. (سفر پیدایش 10:22 و 24 و 11:10-13. اول تواریخ ایام 1:17 و 18و 24) (لازم نیست که ارفکشاد اسم شخصی باشد، شاید اسم طایفه یا موضعی است که اهل آن اولاد همان پرشم بودند که دو سال بعد از طوفان نوح تولد یافت ). رجوع بفهرست مجمل التواریخ و القصص و انساب سمعانی ص 4 و تاریخ سیستان ص 42 و قاموس کتاب مقدس ذیل ارفکشاد شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.