ارذاء. [ اِ ] (ع مص ) هلاک کردن . هلاک ساختن . || در مشقت انداختن . || بیمار و سست گردانیدن . || ناقه ٔ رذیه (لاغر و فرومانده ) بکسی دادن . || لاغر و نزار گردانیدن . (منتهی الأرب ). لاغر کردن ستور چنانک از رفتن بازماند. (تاج المصادر بیهقی ). لاغر گردانیدن ستور چنانکه از رفتن بازماند. (زوزنی ). || پس گذاشتن . (منتهی الأرب ). || براه انداختن . (منتهی الأرب ). || صاحب شتران رذایا (یعنی شتران لاغر و فرومانده )شدن . || پناه بکسی بردن . (شمس اللغات ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.