ارجاف . [ اِ ] (ع مص ) خبرهای دروغ افکندن . (تاج المصادر بیهقی ).. خبرهای نادرست گفتن . هو انداختن . سخنان دروغ گفتن . خوض کردن در خبرهای فتنه و مانند آن . (منتهی الارب ). خبر بد گفتن : پشت بغزنی و هندوستان کردن ناصوابست وز دگر سو به ارجاف خبر افتاد که علی تکین گذشته شد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 453). || بلرزه درآمدن ، چنانکه زمین . || ارجاف ناقه ؛ آمدن او مانده و سست و فروهشته گوش که می جنبید. || بکاری درشدن . در چیزی شروع کردن . درآمدن در کاری و خوض کردن در آن . (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.