ارامل . [ اَ م ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اَرمَل و اَرمَلة. مردان بی زن . زنان بی شوهر. || مستمندان . فقیران .مساکین . درویشان . مردان و زنانی که قدرت بهیچ چیز نداشته باشند. (غیاث ): فضله ٔ مکارم ایشان [ توانگران ] به اَرامِل و پیران و اقارب و جیران رسیده . (گلستان ). || ج ِ اُرمولة. رجوع به ارمولة شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.