ادرارنامه . [ اِ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) نامه ای که خلفا و شاهان در تعیین راتبه ٔ کسی دادندی : و تشریف فرمود از اسب و ساخت و جبه و دستار و سلاح و غلام و کنیزک بفرمود تا بِرَی از املاک مأمون هر سال دوهزار دینار زر و دویست خروار غله بنام وی برانند و این تشریف و ادرارنامه بدست معروفی به مرو فرستاد. (چهارمقاله ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.