ادب آوازه . [ اَ دَ زَ / زِ ] (ص مرکب ) بلندآوازه . (مؤید الفضلاء) (برهان ) (آنندراج ) :
نام نظامی بسخن تازه کن
گوش فلک را ادب آوازه کن .
و این معنی از بیت نظامی حاصل نمیشود و بر اساسی نیست .
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ادب آوازه . [ اَ دَ زَ / زِ ] (ص مرکب ) بلندآوازه . (مؤید الفضلاء) (برهان ) (آنندراج ) :
نام نظامی بسخن تازه کن
گوش فلک را ادب آوازه کن .