ادبیر. [ اِ ] (از ع ، اِمص ، ص ) (بیاء مجهول و گاه برای رعایت قافیه بیای معروف نیز خوانند). (غیاث ). ممال ادبار، بمعنی منحوس ، نحوست ، بدبختی و غیره . رجوع به ادبار شود :
در جهان چندانکه خواهی بیشمار
نیستی و محنت و ادبیر هست .
نی پدر از نصح کنعان سیر شد
نی دمی در گوش آن ادبیر شد.
میخورد از غیب بر سر زخم او
از شکست توبه آن ادبیرجو.
که منه این سر مر این سرزیر را
هین مکن سجده مر این ادبیر را.