اخلق . [ اَ ل َ ] (ع ص ) خوش خلق . || فقیر. || هموار. ساده و همواره . املس . نسوکرده . (زوزنی ): حجر اخلق ؛ سنگ املس . || مصمت . || (ن تف ) نعت تفضیلی از خلیق . سزاوارتر. اجدر. احری . اولی . اَقمن . الیق . بسزاتر. برازنده تر. برازاتر. درخورتر. زیباتر. اَحق . زیبنده تر. اصلح . || نعت تفضیلی از خلوقة و خلق . کهنه تر.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.