اخش . [ اَ ] (اِ) ارز. (اوبهی ). ارزش . (برهان ). ارج . بها. (برهان ). قیمت . (اوبهی ). نرخ . ثمن :
خود نماید همیشه مهر فروغ
خود فزاید همیشه گوهر اخش .
و شمس فخری آخش بر وزن آتش بدین معنی آورده است (شعوری ) و غلط است .
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اخش . [ اَ ] (اِ) ارز. (اوبهی ). ارزش . (برهان ). ارج . بها. (برهان ). قیمت . (اوبهی ). نرخ . ثمن :
خود نماید همیشه مهر فروغ
خود فزاید همیشه گوهر اخش .