اختر.[ اَ ت َ ] (اِخ ) یکی از سلاطین اوده ٔ هندوستان که درسال 1272 هَ . ق . انگلیسیان مملکت او را غصب کردند و او در کلکته انزوا جست و بتخلص واجدعلی شاه شعر میگفته است . این پادشاه شاعر و عالم بود و او را در اداره ٔ مملکت کتابی است بنام دستور واجدی و کتابی دیگر در عروض بنام ارشاد خاقانی و در علم موسیقی کتابی بنام صوت المبارک . او را چند دیوانست . (قاموس الاعلام ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.