احول . [ اَ وَ ] (ع ن تف ) حیله کننده تر. حیله ورتر.حیله گرتر. (منتهی الارب ). مکارتر. چاره گرتر. احیل .
- امثال :
احول من ذئب ؛ پرحیلت تر از گرگ .
|| نعت تفضیلی از حول . گردان تر. گردنده تر.
- امثال :
احول من ابی براقش .
احول من ابی قلمون .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.