احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شاعر استانبولی . او شاعریست بزمان سلطان سلیمان قانونی . از مردم استانبول و بمصر رفته و بوالی آنجا اسکندرپاشا پیوسته است و سپس بهمراهی پسر پاشا بقدس شریف عزیمت کرده و در 970 هَ . ق . بدانجا درگذشته است . اوبعلوم ریاضی و هیئت آشنا بود. چون پدر او ایرانی بود وی را در فارسی و ترکی اشعار لطیف است . از اوست :
رفته از جای خود از دستت دل بیحاصلم
دست نه بر سینه ٔ چاکم بدست آور دلم .
رجوع به قاموس الاعلام شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.