اجرد. [ اَ رَ ] (ع ص ، اِ) شتری که بعلت جَرَد مبتلاباشد. || نره ٔ ستور، یا عام است . || پشت : رمی علی اجرَدِه ؛ ای ظهره . || بسیار سبقت کننده و درگذرنده . (منتهی الارب ). || مکان اجرد؛ زمین بی نبات . (زوزنی ). جای بی نبات . وکذلک فضاء اجرد. (منتهی الارب ). ج ، اجارِد. || رجل اجرد؛ مرد بی موی . آنکه موی بر تن ندارد. ضدّاشعر. خُردموی . (تاج المصادر) (زوزنی ). مؤنث : جَرْداء. ج ، جُرد. (منتهی الارب ). || فرس اجرد؛ اسب کوتاه و تنک موی و آن مدحی است اسب را. (منتهی الارب ). اسب بی مو. اسب [ و استر ] نرم موی . ج ، جُرد. (زمخشری ). || بی پرز (جامه ). || آزاد. کامل . تمام : یوم اجرد؛ روز تمام . (منتهی الارب ). || اجردان ؛ دو روز یا دو ماه . (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.