اجباء. [ اِ ] (ع مص ) بفروختن کشت پیش از آنکه بجای رسد. (تاج المصادر). فروختن کشت نارسیده . (منتهی الارب ): اَجباء الزرع ؛ فروخت آن را پیش از ظهور صلاح آن . (منتهی الارب ). من اجبی فقد اَربی (حدیث ) . (منتهی الارب ). || پنهان کردن . (تاج المصادر): اَجباء الشی ٔ؛ پنهان کرد آن را. (منتهی الارب ). || پنهان کردن شتر از مصدّق . (منتهی الارب ). || مشرف شدن بر چیزی : اَجباء علی القوم ؛ مشرف شد بر قوم . (منتهی الارب ). || اَجباء المکان ؛سماروغ ناک گردید. (منتهی الارب )؛ دارای تَومَلان شد.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.